از توی خیابون دخترها را سوار می کرده ! این دخترها سوار ماشین یه مرد غریبه می شدند ، در همان برخورد اول پسره می گفته من پولدارم ولی تو به من پول بده ! دختره هم بهش پول می داده ! واه واه چه داستان خر در چمنی !
خداییش این یارو رو با این قیافش پِهِن بارش نباید کرد! این دخترا واقعأ اینقدر کمبود شوهر داشتن که به این بوزینه راضی شده بودن؟؟!! واقعا که براشون متاسفم!!